-
Zimana زیمانا posted in the group Zimana زیمانا
جایزه نوبل برای اکسیر جوانی
جایزهی نوبل پزشکی امسال به دو پژوهشگر بریتانیایی و ژاپنی اهدا شد که در زمینهی تحقیق بر سلولهای بنیادی فعالیت دارند. پژوهشهای این دو محقق پیرامون تبدیل سلولهای بالغ به سلولهای بنیادیای که قادر به بازسازی بافتهای بدن انسان هستند، میتواند در آیندهای نه چندان دور انقلابی را در زمینهی درمان بیماریهایی به وجود آورد که مستقیماً به فرآیند پیری ارتباط دارند، مانند سرطان، انفارکتوس، برخی دیابتها و خصوصاً بیماری پارکینسون.
مسعود میرشاهی
توضیحات بیشتر از دکتر مسعود میرشاهی، پژوهشگر و متخصص سلولهای بنیادی در پاریس:
جایزهای که امسال به این دو پژوهشگر تعلق گرفت، برای قدردانی از انقلابی در پزشکی است. ما همیشه آرزو داشتیم که یک زمانی اکسیر جوانی در انسان پیدا بشود و بتوانند هر قسمت از انسان را دوباره جوان کنند و انسان دوباره جوانتر بشود و طول عمرش بیشتر بشود. این دو دانشمندی که این جایزه را گرفتهاند، در همین راستا کار کردهاند.
چون اکنون و در آینده، بخش جدیدی در پزشکی خواهد آمد که پزشکی بازسازی بافتها و اعضا خواهد بود. این پزشکی بازسازی اعضا و بافتها از حالت نظریه درآمده، به خاطر اینکه سلولهای بنیادی در انسان وجود دارد و این سلولهای بنیادی کشف شده و با استفاده از این سلولهای بنیادی، میتوانیم سلولهای هر قسمتی از بدن را دوباره بسازیم و وقتی میتوانیم این سلولها را بسازیم، در آینده میتوانیم آن ارگان و عضو را هم بسازیم.
آقای دکتر میرشاهی، پایه و اساس پژوهشهای این دو دانشمند، سلولهای بنیادی است. ممکن است توضیح بدهید که اصولاً این سلولهای بنیادی چیست؟
سلولهای بنیادی، سلولهایی هستنند که در مغز استخوان و در بافتهای همبندی بدن، در همهی اعضا، از قلب، مغز و چشم وجود دارند. این سلولهای بنیادی در افراد بالغ هم وجود دارند که به آن “سلول بنیادی رسیده” میگویند. نوع دیگری از سلولهای بنیادی هم هستند که در جنین وجود دارند. وقتی یک اسپرم با یک اوول با هم مخلوط میشوند، تخمکگذاری میشود و جنین به وجود میآید. در مرحلههایی ما اگر بخشهایی از این سلولها را بگیریم، این سلولها خود به خود میتوانند تبدیل به عضوی از این بدن بشوند. سلولهایی که از این طریق میتوان به وجود آورد، “سلولهای جنینی” هستند. این سلولها را میتوانیم در آزمایشگاه تبدیل به هر سلول دیگری، مغزی، ماهیچهای، استخوانی، چربی و… تبدیل کنیم. سلولهای بنیادیای هم که رسیده هستند و در بالغین، در مغز استخوان و جاهای دیگر وجود دارند (و البته در مغز استخوان از همهجا بیشتر است) را میتوانیم بگیریم و تبدیل به بافتهای دیگر، از جمله مغزی، قلبی، ماهیچهای و… تبدیل کنیم.
این است که وجود سلولهای بنیادی در انسان سبب شده که ما همیشه بتوانیم طول عمر مناسبی را داشته باشیم و یک حالت درمانی درونی است. مثلاً وقتی بخشی از قلبمان خراب شده، سلول بنیادی یک رگ میسازد، اگر بخشی از مغز خراب شده، سلول بنیادی یک سلول مغزی میسازد و اگر لازم داشته باشیم، سلول خونی میسازد.
چیزی تاکنون که بیش از همه در ارتباط با استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان بیماریها دیدهایم، همان پیوند مغز استخوان است که خیلی رایج است. اکنون نوع دیگری از اینگونه پیوند وجود دارد و آن اینکه در داخل مغز استخوان از هر ۱۰۰ میلیون سلول ممکن است ۱۰هزار سلول بنیادی خوب داشته باشیم. ما میتوانیم این ۱۰هزار را از مغز استخوان بگیریم و أن را به هر بافتی که دلمان میخواهد تبدیل کنیم.
آقای دکتر میرشاهی، بپردازیم به تحقیقات این دو دانشمند. ممکن است توضیح بدهید که ویژگی هرکدام چیست و تفاوت هرکدام با آن دیگری؟ و خصوصاً ارتباطی که میتواند تحقیقات و پژوهش این دو دانشمند با هم دیگر داشته باشند کدام است؟
چهل سال پیش آقای گوردون در انگلستان روی قورباغه کار میکرد. او هستهی سلولهای
ایوتر /مرکز تحقیقات و کاربرد سلولی ای پی اس
قورباغهی سفید را که رنگی نیستند از یک سلول از رودهی همان قورباغه گرفت و آن را در داخل تخمک قورباغهای که سیاه است قرار داد. وقتی این تخمک رشد کرد، کمکم قورباغهای سفید شد. چیزی که مهم است این است که تحقیق این دانشمند نشان میدهد که ما اگر یک هستهی سلولی را که از نظر تکاملی پیشرفت کرده و جنینی نیست، رسیده و به صورت یک سلول رودهای درآمده، بگیریم و در داخل اوول قرار بدهیم، سیستم این پوستهی اوول برنامه را طوری تنظیم میکند که همهی این ژنها قدیمی دوباره بیدار میشوند و از آن یک قورباغه درست میشود. کار پیشرفتهی این دانشمند انگلیسی به تولید گوسفندها رسید. طوری که از یک گوسفند میتوانند چندین گوسفند بسازند، بدون اینکه احتیاج به اسپرم و تخمک باشد. یعنی سلولی که نتیجهی این دو است و قبلاً رسیده است، میتواند در شرایطی دوباره تبدیل به یک سلول جنینی بشود و پیشرفت کند. این دانشمند انگلیسی این کار را کرده و نتیجهاش را هم به صورت گوسفندهایی که خیلی مشهور هستند، دیده بودیم.
حال دانشمند ژاپنی (شینیا یاماناکا) چهکار کرده است؟ این دانشمند ژاپنی میگوید میتواند سلول رسیده را (مثلاً سلولی که در ماهیچهی قلب یا ماهیچهی مغز و یا ماهیچهی روده است) بگیرد و با سیستم دیگری تبدیل به سلول جنینی بکند. یعنی دانشمند انگلیسی (جان گوردون) مکانیسم مولکولی کاری که کرده بود را نمیدانست و نمیدانست که این سیستم چگونه کار میکند. طبیعت این کار را کرده بود، ولی اینکه طبیعت از چه راهی و از چه ژنهایی استفاده میکند که یک سلول رسیده، سلولی که مثلاً در روده وجود دارد را بگیرند، در داخل تخمک قرار بدهند و از آن یک قورباغه درست بشود. این مکانیسمی است که انگار سلول از حالت رسیدگی پسرفت کرده به حالت جنینی رسیده و از حالت جنینی باز دوباره پیشرفت کرده به یک قورباغه رسیده است.
حال آقای یاماناکا چهار ژن را پیدا کردهاند که اگر ما این روی این چهار ژن دستکاری کنیم و آنها را فعال کنیم، سلولهای رسیده برمیگردند به صورت سلول جنینی درمیآیند. به این ترتیب میتوان در نظر گرفت که خیلی از مشکلات پیچیده در آینده حل میشوند. مثلاً سلولی را از قلب میگیرند، در شرایطی چهار ژن آن را فعال میکنند و تبدیل به یک سلول جنینی میشوند. حال اگر بخواهند این سلول را زیاد کنند و تبدیل به سلول ماهیچهی قلبی بکنند، امکانپذیر است. همینطور در مورد مغز، در ارتباط با روده، استخوان و…
در نتیجه، این میدان دیگری را برای پزشکی باز میکند. مثلاً مشکل بزرگی که الان ما داریم، این است که وقتی پیوند میزنند، پیوندها نمیگیرد. همیشه دفع میشود. اما اکنون مثلاً وقتی کسی پیوند مغز استخوان لازم دارد، میتوانیم سلول پوست خود او را بگیریم، تبدیل به سلول جنینی بکنیم و آن سلول جنینی را تبدیل به سلول مغز استخوان بکنیم. یعنی همیشه ما راهی داریم. دیگر لازم نیست پیوند از فردی به فرد دیگری داده بشود. میتوانیم سلول هر فردی را بگیریم، تبدیل به سلول جنینی بکنیم و به هر بافتی که دلمان میخواهد تبدیلش کنیم، از جمله حتی به بافت مغزی.
آقای دکتر میرشاهی، آیا در حال حاضر از همین سلولهای بنیادی جنینی و یا سلولهای بنیادی رسیده در افراد بالغ، برای درمان برخی بیماریها استفاده میشود یا خیر؟
اکنون خود من هم از سلول جنینی و یا سلولهای بنیادی رسیده در افراد بالغ زیاد استفاده میکنم، برای اینکه در قلب دوباره رگ بسازیم، یا در قلب ماهیچهی قلبی بسازیم. تا به حال ما نزدیک به ۴۰-۵۰ بیمار را درمان کردهایم و آنها هیچکدامشان بعد از سه سال فوت نکردهاند. در صورتیکه بسیاری از کسانی که درمان نشدهاند، فوت کردهاند. ما این سلولها را از مغز استخوان میگیریم و با سلول بنیادی دوباره در قلب رگ میسازیم، در قلب ماهیچه میسازیم و یا اگر قرار است پای کسی را قطع کنند، چون رگهای پا خراب شده، در پا رگ میسازیم و پا قطع نمیشود.
این روش هماکنون وجود دارد و روش درمانی است که این روزها انجام میشود، ولی اینکه ما بیاییم سلولی را بگیریم، چهار ژن آن را در داخل آزمایشگاه فعال کنیم و آن را تبدیل به هرچه که دلمان میخواهد بکنیم و دوباره از آن استفاده کنیم، هنوز فقط در سطح حیوانهای آزمایشگاهی وجود دارد. یعنی هنوز کمی راه هست برای اینکه این روش خوب کارهای خود را نشان بدهد.
البته این را باید خاطرنشان کنم که این سیستم حیوانیای که هماکنون جایزه نوبل را دریافت کرده، در نزد گیاهان، بسیار پیش از این، شناخته شده است. همانطوری که گلهای رز یا گلهایی که در خیابان میبینیم که همه مثل هم هستند، همه از برگ یک گل میتواند ساخته شود و آن چه در بیولوژی گیاهی وارد بازار شده و در دسترس همهمان هست و همهی ارکیدهها و گلهای رز شبیه به هم هستند، همان سیستمی است که از برگ یک گل ارکیده میتوانند میلیونها گل ارکیده درست کنند، از یک برگ گل رز، میتوانند میلیونها گل رز درست کنند.
دانشمند انگلیسی، جان گوردون همین پروژه را برای حیوانها پیشنهاد میکند، همانطوری که در ارتباط با گوسفند اشاره کردیم. این که طبیعت چهکار میکند را هم فهمیدهایم. دانشمند ژاپنی کشف کرده که چگونه ژنهای یک سلول میتواند کروموزمهایش را به حالت جنینی برگرداند. این است که کمیتهی نوبل این جایزه را به این دو دانشمند دادهاند.
منبع:http://www.persian.rfi.fr/node/84905
Media
Photos
Videos
Audios
Files
Gamipress User Balance
0
Points
0
XPs